چهارشنبه ۲۳ آبان ۰۳

اسماء الهی

هرکه خود را شناخت همه چیز راشناخت. امام علی (ع) -------------------- www.khanjany.org

الممنوع

۵ بازديد

الممنوع

فهرست‌ مطالب‌

بررسی کتاب “الممنوع” استاد علی اکبر خانجانی:

شش هزار اسماء الهی :

گوئی واقعۀ سگ اصحاب کهف تکرار شده بود:

من در این واقعه با تمام جانم با حضرت داوود محشور شده بودم.

سرچشمه و امّ همه اسمای الهی همان اسم «الله» است..

نامهای قهار و وحشتناک هم داریم :

نامهائی همچون انار و انگور و سیب و انسان و سنگ و سگ و آب در الممنوع:

شش هزار اسماء الهی :

در ماه رمضان سال دوّم که زمستانی بغایت برفی و طوفانی بود واقعه ای دگر رخ نمود .

نیمه شب بود به هنگام سحر و من غرق در طوفان اذکار و اسماء الهی بودم که بر من می بارید و شبهای قدر بود و من در حال سیاه مستی برخی از این اسماء را بر زبان می آوردم و همسر دوستم می نوشت که حدود شش هزار اسماء الهی جمع آمد و تحت عنوان کتابی به نام «الممنوع» مکتوب شد که من این کتاب و نامش را چند شب قبل در خوابم دیده بودم .

گوئی واقعۀ سگ اصحاب کهف تکرار شده بود:

غرق در چنین حالی بودم که صدای ضجّۀ حیرت آوری از پشت درب اتاق به گوش رسید ، در را که باز کردیم شاهد آن دو توله سگ شدیم که تقاضای ورود به اتاق را داشتند که من به یکی از آن دو گفتم که به داخل بیاید که او با وضعی عجیب جهش وار وارد اتاق شد و در زیر کرسی نشست و چند لحظه ای نگذشت که دوباره پرواز کنان از اتاق خارج شد. فردا صبح که شد این توله سگ مفقود شده بود . چند روز تمام کلّ منطقه را جستجو کردیم ولی او را نیافتیم . پنداشتیم که طعمۀ درنده ای شده است . ولی از همان فردا بناگاه یک شیر کوهی دقیقاً به همان رنگ و اندازۀ آن توله سگ گمشده در اطراف خانه مان پیدا شد که با آن یکی توله که با هم برادر بودند مشغول بازی گردید ولی دیگر به خانه نزدیک نمی شد ولی از فاصلۀ دور از خانه پاسداری می کرد . ما بالاخره باور کردیم که این شیر کوهی همان توله سگ است که تبدیل شده است و گوئی واقعۀ سگ اصحاب کهف تکرار شده بود . این توله سگ تحت تأثیر آن فضای ذکر الهی تبدیل به شیر گشته بود و چه بدبخت است آدمی که براستی از حیوانات پست تر می باشد .
از این نوع وقایع در آنجا بسیار رخ نمود که فقط چند نمونه آوردیم و امّا یک واقعۀ دیگری که برای خودِ من رخ نمود آن بود که بناگاه اهل سُماع شدم .

من در این واقعه با تمام جانم با حضرت داوود محشور شده بودم

واقعه از این قرار بود که روزی یکی از بیماران سابقم که طلبه ای از سمنان بود به دیدن من آمده بود که دو تاری بی حفاظ نیز به همراه داشت او چند ساعتی در دازگاره مهمان ما بود ولی تاب تحمّل فضای آنجا را نکرد و قصد رجعت نمود که به هنگام رجعتش بارانی درگرفت که او مجبور شد دو تارش را به امانت بگذارد و برود . او در حقیقت فقط مأمور آوردن آن دوتار بود و من که هرگز هیچ سازی را از نزدیک ندیده بودم آن دوتار را همچون تشنه ای قحطی زده در دست گرفتم و به همراه ذکرم چنان می نواختم که گوئی استاد این کارم و بدین گونه می توانستم اذکاری را که در قلبم تلمبار شده بود و مرا به خفقان انداخته بود به یاری این دو تار از سینه ام استخراج کنم که برخی از این نواها و صداها را همسر دوستم با ضبط صوت اسقاطی که داشت ضبط نمود که به یادگار مانده است . من در این واقعه با تمام جانم با حضرت داوود محشور شده بودم . صدای نوای این ذکر ها و چنگ تار تا مدّتها در کوههای آنجا به گوش بسیاری می رسید که همه را به وحشت می انداخت و به راستی که کوهها نیز همچون آن توله سگ ذاکر شده بودند و بیچاره آدمیزاد که از سنگ هم سخت تر است .

بیشتر بخوانید در :
زندگینامه ماوراء طبیعی من،اثر استاد علی اکبر خانجانی

سرچشمه و امّ همه اسمای الهی همان اسم «الله» است

سرچشمه و امّ همه اسمای الهی همان اسم «الله» است که جامع همه اسماء نیز می باشد. به بیانی دیگر الله نام محمدی خداوند است که آخرین و کاملترین نام او در دل و زبان آخرین و کاملترین رسول اوست ولی اسمای دیگر به مثابه صفات الله می باشند و معرفی او!
دومین کتابی که پس از وقایع نزول روح و خلقت جدید تألیف نمودم «قرآن الساعه» بود که البته حدود سه سال پس از «الممنوع» تألیف شد. نخستین فصل این کتاب «تعیّن کلمة الله» در حدود دو صفحه بود که دروازه همه معارف در طی این سالیان بوده است که براستی برای خود من هم بزرگترین مکاشفه عرفانی-قرآنی کل زندگیم بود و انقلابی ترین مکاشفات قرآنی در تاریخ تفسیر و تأویل قرآن نیز محسوب می شود. که حدود پانزده سال بعد از آن یعنی حدود چندماه پیش، کتابی مستقل تحت عنوان «کلمة الله» تألیف نمودم که همان «تعیّن کلمة الله» را تفصیل و تشریح کردم. که این کتاب مذکور (کلمة الله) را بعنوان فصل اول این رساله حاضر قرار داده ام. زیرا سائر اسماء الله که صفات پروردگارند تحت الشعاع همان کلمة الله نگریسته و شرح و بیان می شوند. زیرا هر یک از صفات الهی هم حاوی روح ال و لا می باشند و لذا دارای مفاهیمی دیالکتیکی و وحدت اضدادی و بود و نبودی هستند. پس این فصل اول کتاب همچون روح و بنیان کل اسماء است که بایستی این روح به تمام و کمال درک و جذب شود.

نامهای قهار و وحشتناک هم داریم :

بدان که اسمای حسنیا که در قرآن کریم ذکرشان آمده و ما هم در این کتاب قصد شرحشان را داریم تنها اسمای الهی نیستند و بلکه اینها اسمهای حسنه و زیبای خدایند پس نامهای قهار و وحشتناک هم داریم حتماً! در قرآن کریم بدون اینکه تحت عنوان اسمی باشد صفات و اعمالی را خداوند بخودش نسبت داده است مثل: مسخره گر، حیله گر، قاتل، عذاب کننده و امثالهم. «خدا هم با آنان حیله می کند چه حیله ای.»طارق16- «خداوند آنها را مسخره می کند.» توبه79- پس بدان که هر صفتی در عالم هستی، جلوه ای از صفات اوست همانطور که هر اسمی، اسم اوست و هر فعلی هم فعل اوست: «خداوند شما و جمله اعمالتان را آفریده است.» قرآن کریم- و بدان که خداوند در هیچ صفت و اسم و فعلی شریک ندارد. یعنی بشر در هیچ صفت و فعلی، نه شریک اوست نه رقیب او! اینست خداشناسی توحیدی و خالصانه! زیرا جز او اصلاً وجودی ندارد که بخواهد صفت و فعلی هم داشته باشد. همه کلمات، کلمات او هستند پس همه افعال و صفات و اسماء هم از آن اویند. «بگو خیر و شر همه از اوست.» قرآن کریم-

نامهائی همچون انار و انگور و سیب و انسان و سنگ و سگ و آب در الممنوع:

پس اگر در کتاب الممنوع نامهائی همچون انار و انگور و سیب و انسان و سنگ و سگ و آب وو… را از جمله اسمای الهی قرار داده ایم از نزولات غیبی بوده است که بتدریج درباره شان علم و یقین یافته ایم.
تردیدی نیست که از ادب و عبودیت بدور است که نامها و صفات ناهنجار و وحشتناک را به خداوند منسوب کنیم و یا لااقل بر زبان آوریم. ولی آنانکه این نوع اسماء و صفات را هم به او منسوب می کنند بی تردید در آن هیچ زشتی و رذالت و شرّی نمی بینند بلکه عزّت و عظمت و صداقت و عدالت حق را می بینند وگرنه بر زبان نمی آوردند. و مسئله دیگر اینست که صفات الهی از نوع بشری نیستند و بشر از هر صفتی همانقدر دارد که بداند ندارد از جمله از وجود! الا در مقام خلافت اللهی!
بدان که زشتی و شری جز عدم نیست، عدمی که در قبال وجود جدال و انکار و عداوت می کند. پس خداوند را که اصل و کل وجود است هیچ زشتی و شرّی نیست. بلکه در کتابش با آدمی به زبان صفات و محسوسات بشری سخن می گوید. به همین دلیل در قرآن کریم هرگز آیه ای در توصیف یکی از اسماء و صفاتش وجود ندارد مگر اینکه بطور غیرمستقیم استنتاج شود. ولی به لحاظی دیگر کل قرآن کریم معرفی نامه خدا و شرح صفات اوست. و همه صفات الهی در قبال صفات و اعمال بشری بیان شده است. پس انسان بمیزانی که خدای را شناخته و در نفس و زندگی خود شاهد و ناظر و فاعلی می بیند و با او در تعامل و تبادل است این صفات را درک می کند.و با این حال حتی کسی چون ابن عربی معتقد است که اسماء الله برای توصیف نیستند و بلکه فقط برای ذکرند! آری، ولی اگر ذکر بتدریج تولید فکر و معرفت نکند، در حد ورد باقی مانده و هجو و سهو گردیده و براستی موجب یاد خدا نگشته است. و این کتاب محصول حدود بیست سال ذکر این اسماء است.
بدان که همه صفات الهی ذاتی هستند. یعنی صفات خدا اضافه بر ذاتش نیستند و ذاتش جدای صفات نیست. یعنی هراسم و صفتی، اللّهی است. و این معنا ادعای صرف نیست و این ادعا برای نخستین بار در تعیّن کلمة الله به اثبات رسیده است که یگانگی بود و نبود است: ال+لا+ه! بنابراین شرح و تفصیل هر اسمی، جلوه ای از حقیقت ال+لا+ه است.

بیشتر بخوانید در:


عنوان کتاب: خداشناسی امامیه
امام شناسی قرآنی
خودشناسی الهی
شرح اسرار حدود هزار اسمای الهی در قرآن کریم
زمینه ای در علم تأویل قرآنی
تبیین مکتب وحدت وجود بر مبنای اسماء الله
درآمدی بر دیالکتیک توحیدی
Quranic theosophy

مؤلف: استاد علی اکبر خانجانی

تاریخ تألیف: شهریور1393

تعداد صفحه:220

برای دانلود کتاب خداشناسی امامیه کلیک کنید

 برای دانلود کتاب الممنوع استاد خانجانی کلیک کنید